هوای جنوب به مشامم خورده بازم هوای هویزه وشلمچه دلمو لرزونده نمیدنم امسال دعوت میشم یا نه ؟!دلم تنگ میشه برا روزهای جنوب برا مناطق برابچه ها برا شب نخوابی ها برا قدم های که رو رمل های فکه میزاشتم برا اسم اتوبوس ها براشهید گمنام براهوای برفی اسفند دانشگاه برا دغدغه بچه ها اخه من اینا رو کجا پیدا کنم حالا که دارم میرم ونمیدونم که کی برمیگردم اینا تمام خاطرات من نیست ها این گوشه ای از اون همه خاطرات ودغدغه های قشنگی که هیچ وقت فراموششون نمیکنم از هیئتی که بهترین مهمونی من بود ومیرفتم وگوشه حسینه نگاه میکردم به بچه هایی که با حال وهوای خاص خودشون فیض میبردن دلم واسه مداحی ها وکمیل وندبه وتک تک بچه تنگ میشه بند بند وجودم به هم میریزه
- ۰ نظر
- ۲۸ آذر ۹۴ ، ۰۱:۲۰